انجمن ادبی فردوسی رباط کریم

پایگاه ادبی شاعران رباط کریم

انجمن ادبی فردوسی رباط کریم

پایگاه ادبی شاعران رباط کریم

چه می توان کرد

عصر ما
عصر بی توتم،
قلم‌ها شکسته
دست‌ها بسته
لب‌ها دوخته
نفس‌ها در سینه‌ها حبس،

و تنها چشم‌هاست که می‌بارد:
خون می‌بارد بی‌صدا
ترسان و لرزان.


نه راهی برای رفتن
نه پایی برای پیمودن
نه تابی برای ایستادن
نه هوایی پاک برای تنفس
و نه حتی امیدی برای «بودن»،

«شدن» اما محال می‌نماید.


دردی صاعقه‌وار
پهنای سینه‌ام را طی کرد
- گویی به اشارتی مرا به دو نیم کرد-
و این عبارت در فضای تاریک و غمناکِ ذهنم گُر گرفت:

زیستن اما سخت‌تر است از همیشه؛
«چه باید کرد؟» نه!
چه می‌توان کرد؟
 

 

                                                                     درفشی

نظرات 2 + ارسال نظر
سلیمی یکشنبه 12 اردیبهشت 1389 ساعت 14:02

گرامی ... ازسبیدهای زلالتان لذت میبرم ازشما بیشتربخوانیم

با تشکر سلیمی

قاصدک یکشنبه 12 اردیبهشت 1389 ساعت 17:17

زیبا وسوزناک بود بازهم تشکر از این همه احساس پنهان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد