با تو بودم روز و شب ها بی شمار
سینه ام از عشق رویت بی قرار
لحطه ها را می شمردم تیک و تاک
لحظه هایی تلخ و سنگین ـ انتظار
رفته بودی یک سفر زیباکنار
عشق و حالت بود در دریاکنار
در پلاژ افتاده بودی لخت و عور
تن به دریا داده بودی بی گدار
موج ها بر ساق و رانت بوسه بار
سینه هایت از تلاطم رقصدار
انتظارت را کشیدم چند روز
چند روزی دردآور مرگبار
آمدی اما نکردی یک نگاه
زیر پایت را عزیز روزگار
رسم دنیا را چنین دانسته اند
عاشقان را می کند یک روز خوار
{درودگر}
رو تموم تن جنگل جای زخمی تبرها
میگه هرکی قد علم کرد میشه قربونی سرما
ترانه منوچرا نگذاشتی با تشکر
سلام دوست عزیز این ترانه را به من ندادید. اگر هم در نظرات گذاشتید من نمی بینم لطفا دوباره ارسال فرمایید با تشکر
این شعر رو دوباره خوندم
زیبا بود