انجمن ادبی فردوسی رباط کریم

پایگاه ادبی شاعران رباط کریم

انجمن ادبی فردوسی رباط کریم

پایگاه ادبی شاعران رباط کریم

خرمن من

غرقم  اندر خلأ خویش 

اسیرم در وهم 

محو گشته است تفکر در من 

کم و بیش  

من در این راه دراز 

تیرگی ها بی رحم 

آتش مرگ زنندم 

خرمنم می سوزد  

و دلم چشمم را  

به کجا می دوزد؟  

که زمن هیچ ندارد شرمی. 

چیزی از خرمن من باقی نیست 

مالکی

نظرات 2 + ارسال نظر
قاصدک چهارشنبه 1 اردیبهشت 1389 ساعت 18:37

خوب بود - نیاز به نقد دارد
مفاهیم پیوستگی را تداعی نمی کنند

زهرا قاسمی یکشنبه 30 مهر 1391 ساعت 22:16

ودلم چشمم را به کجا میدوزد که من هیچ ندارد شرمی
این تیکش خیلی قشنگ بودتیکه بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد