چشات دیگه نمی خونه
غزل غزل عاشقونه
دوسم نداری نازنین
دریای اشکامو ببین
ببین چه بد دلم شیکس؟
دلم تو خاک و خل نیشس
چرا دیگه دوس نداری
خنده رو لبهام بیاری؟
چرا دیگه تلخم برایت؟
بگو فدای اون صدات!
می خوام بدونم چی شده؟
چرا دلت همچی شده؟
چرا همش قهر می کنی؟
زندگیمو هر می کنی
چرا برات ناز ندارم؟
شادی آغاز ندارم؟
به تو نگم به کی بگم؟
یه دنیا غم داره دلم
دیگه دلم تاب نداره
مشک چشام آب نداره
دلم شده کاسه خون
رسیدم اونور جنون
آخه چرا اینجوری شد؟
قسمتم از تو دوری شد؟
فکر می کردم دوسم داری
نفهمیدم گرفتاری
گرفتار یکی دیگه
هرچی که هس چشات می گه
آخه چشات آسمونه
هرچی بگه راس همونه.
عالی بود - می تواند از تصاویر بهتری نیز استفاده شود
و در وزن های بهتر
سلام
پرازاحساس بود
اما میشود دیدار رانزدیک کرد
میشود تاموعد دیدار
هم تغییرکرد
آسمان چشمهایت رابشوی
مرگ دل رامیشود تدبیرکرد!
م.ن.شیدا
سلام
برا گروه سنی الف بودددد؟؟؟
این شعرشمهست؟
ازشما بعیده.