قهوه ی تلخی به کامم ریختی
زهر عشقی را به جامم ریختی
تشنه کام از کوی تو بگریختم
بس که پختی و به خامم ریختی
سلیمی(پریشان)
سلامهمان غاری که از وارد شدن به آن واهمه دارید ، میتواند سرچشمه آن گنجی باشد که دنبالش می گشتید . . . با اندیشه ثروت اپم .
آپم!بهم سر بزن[لبخند]دنیای شادی داشته باشی[گل]
سلام من بودم اینطوری مس نوشتمقهوه تلخی به کامم ریختی زهر ماری را به جامم ریختیتشنه کام از کوی تو بگریختم بس که خوردی و به نامم ریختی
قهوه ی تلخ شما هم زیباست،ممنون موفق باشید
عشق همین است دیگر... اما بمانید و نگریزید!
سلام
همان غاری که از وارد شدن به آن واهمه دارید ، میتواند سرچشمه آن گنجی باشد که دنبالش می گشتید . . .
با اندیشه ثروت اپم .
آپم!
بهم سر بزن[لبخند]
دنیای شادی داشته باشی[گل]
سلام من بودم اینطوری مس نوشتم
قهوه تلخی به کامم ریختی
زهر ماری را به جامم ریختی
تشنه کام از کوی تو بگریختم
بس که خوردی و به نامم ریختی
قهوه ی تلخ شما هم زیباست،ممنون موفق باشید
عشق همین است دیگر... اما بمانید و نگریزید!