انجمن ادبی فردوسی رباط کریم

پایگاه ادبی شاعران رباط کریم

انجمن ادبی فردوسی رباط کریم

پایگاه ادبی شاعران رباط کریم

میشوی ... امّا ...

حقیقتی و به دوران شعار میشوی امّــا             وجود داری وناگه غبار میشـــوی امّـــا

تودست بردی وچیدی حصارراتوشکستی           برای آدم و حــوّا ، تویار میشـــوی امّـآ

هزار شیر درنده هزار مرغ و پـــرنــده                  دراین میان وحواشی هزارمیشوی امّا

نمیتوانی بفهمی درست مقصـــد خود را            فقط برای رسیدن قــــطار میشوی امّا

درعمرنوح دلت پرشد از گناه و سیاهی             برای دیدن او بی قرار میشـــوی امّــــا

هنوز ماتی و حـیران چرا میان رقیبـان              توکه نبوده ای خواهان شکارمیشوی امّا

مسافری وبه قلبش چه دیر می رسی آخر         بدون نوبت قبلی سوار می شوی امّــا

اگرازعشق سرودی نشد به خوبی حافظ          یقین که با سخنت  ماندگار میشوی امّا 

 

                                                                                رعنا نوری

نظرات 14 + ارسال نظر
قاصدک سه‌شنبه 8 شهریور 1390 ساعت 11:53

سلام

سپاس از زحمات شما عزیزان

با اینکه غزل خوبی را دیدیم ولی با توجه به شعر های زیبای دیگری که از خانم نوری شنیده بودیم و با عنایت به توانایی ایشان چند نکته را اشاره می کنم :
1- اولین چیزی که در غزل به چشم می خورد تلاش برای شعر گفتن برای قافیه هاست هرچند ممکن است تمام شاعرا ن نیز ازاین قاعده پیروی کنند ولی تامل در کشف های تازه برای قافیه ای که در ذهن پریشانی ایجاد کرده
می تواند هم ذهن را به ارامش برساند هم شعر را استوار سازد.
2- ستون عمودی: در شعر چیزی است که مخاطب همیشه بدون اینکه از آن آگاهی خاصی داشته باشد به دنبال رابطه ای می گردد بین ابیات حتی اگر کلمه ای در بیت بالا با کلمه ای دربیت پائین مرتبط باشد
در سطح پائین این نوع ارتباط با کلمات تکراری ایجاد می شود ( تکرار «به،از ، فقط ، این جا » در اول بیت یا اول مصرع ها
و در سطوح بالا با ایجاد کلمات مترادف و درسطوح بالاتر با ایجاد ارتباط معنایی بین ابیات و البته روش های زیبای دیگر
3- ستون افقی در غزل یک اصل است « هر بیت باید بتواند معنای مستقلی از کل شعر را به زیبایی هر چه تمام تر به مخاطب منتقل کند »
4- تلمیحات بایستی بدون ایجاد اختلال و گنگی موضوع مورد نظر را اشاره کند
5- زبان : استفاده از کلمات که در یک زمان خاص و یک گویش خاص مورد استفاده بوده اند با کلماتی که امروزه استفاده می شوند اگر بدون ایجاد سابقه ذهنی در شعر باشد برای مخاطب سنگین و باور نکردنی است .
6- تصاویر : باید گویا ، واضح ، جدید و معنا دار باشند.

غریبه پنج‌شنبه 10 شهریور 1390 ساعت 18:14

غزل زیبا بود و پر از احساس و البته اشکال وزنی ؛البته اقای معبودی نقد جامع و کاملی ارایه دادن با تشکر موفق باسید

اسدزاده شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 11:22

من غزل سرا نیستم ولی غزل بسیار خواندم.

خانم نوری نسبت به سنشان بسیار زیبا و توانمند شعر میگوییند .ولی در این غزل دچار نوعی چند لحنی شدن هستند و همچنین اصرار بر استفاده از واژه های بسیار کرده اند که نیاز به این کار نیست(البته از نظر من)

میتوان با ساده ترین واژها و لحنی روان زیباترین غزل ها را گفت. که با شناخت از خانم نوری و توانایی ادبیشان مطمئنم که میتوانند


با آرزوی موفقیت

ن.ا دوشنبه 25 مهر 1390 ساعت 17:15

با سلام
با توجه به این غزل درمیابیم که خانم نوری اشاره دارند به چیزهای مهم که وقتی روزمره تکراری میشوندوازیاد میروند
و در جواب این غزل ایشان شعری از مرحوم قیصر که
زندگی چیزی نیست که لب تاقچه عادت ازیاد من وتو برود
واینکه ازکلمات صیقل یافته استفاده نشده از کلماتی مانند
درنده مرغ وپرنده و بدون نوبت قبلی استفاده شده که کلمات را فدای وزن کرده
اما روی هم رفته غزل خوبی بود ومابه داشتن این شاعره در محله خود افتخار میکنیم

مخاطب گرامی لازم بذکر است شعر مورد اشاره از مرحوم سهراب سپهری ست
برقرار باشید

انکار پنج‌شنبه 29 دی 1390 ساعت 18:01 http://dar-enkar-beman

خجالت نمیکشید دیگه نظر نمیزارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام دوست گرامی مطلب شما با آدرس ناقص ارسال شده است لطفا ادرس را به صورت کامل وارد نمایید
با تشکر

Arash Javadi شنبه 8 بهمن 1390 ساعت 11:46

سلام
از عید امسال یعنی از وقتی شعر خوندن شما رو توی برنامه ی مشاعره دیدم دلم میخواست یک خوری سر نخی از شما پیدا کنم تا الان تونستم
حتی به قدری دلم میخواست شما شعر بخونید که صدای شما روهم وقتی غزل مولوی رو ( آب زنید راه را ) رو ظبط کردم و گوش میدم
قشنگ ترین لحظه از صدای شما همون بیت زیبای شریار بود که
نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت که جانم در جوانی سوخت . . . .
من امیدوارم جواب این نوشته ی من رو بدید و من رو خوشحال کنید و اگه مایل باشید وبلاگ داشته باشیم
البته این فقط یک پیشنهاده
دوست دارم از شما بیشتر بدونم
یادم رفت بگم غزلتون خیلی قشنگ بود اما فکر میکنم یه ایرادهای وزنی داشت
بهترین ها برای شما
ممنون خداحافظ

دوست عزیز
ما کامنت شما رو عیناً تایید میکنیم
خانم نوری خودشان در این زمینه باید تصمیم بگیرند
بدرود

Arash Javadi چهارشنبه 12 بهمن 1390 ساعت 14:07

ممنون از پاسختون
امیدوارم خانم نوری هم پاسخ بدهند
باید این کامنت رو میگذاشتم چون من اون ایمیل قبلی رو حذف کرده ام و اینجوری اگر خانم نوری پاسخ مرا میدادند من هرگز نمیتوانستم نظرشان را بدانم
از ایشون میخوام نظرشون رو درباره ی داشتن یک وبلاگ مشترک زیر همین نظر بنویسند تا اقدام کنیم
ممنونم
در پناه حق

نوری سه‌شنبه 2 اسفند 1390 ساعت 16:00

سلام ممنون از لطفتون آقای جوادی اگه خواستید از طریق همین سایت میتونید باهام ارتباط داشته باشید..........

اسدزاده شنبه 20 اسفند 1390 ساعت 20:47 http://dar-enkar-beman.blogfa.com

آیا دلتنگی زیباست؟

ممنون از نظری که برای شعرم گذاشتید.

اگر وقت کردید به وب خودم هم سر بزنید،خوشحال میشم..
به امید دیدار و شنیدار شعرهایتان

التماس دعا
یاحق

ساحل ناصری یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 12:23

سلام رعنا گلم
مثل همیشه زیبا و جذاب است
راستی یه تبریکم بهت بدهکارم

راد سه‌شنبه 6 تیر 1391 ساعت 20:04

سلام شعر زیبایی بود با یه ردیف استثنایی !!!!امیدوارم که همیشه موفق وسعادتمند باشی وشعر های ناب و پرمعنایی از تو بشنوم- شعرهایی که تو صفحه گیتی باعث ماندگاری می شوند!شعرهایی از جنس لطیف ایمان وباور! جاودان بمانی و پاک

رعنا دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 18:52

سلام،نمیدونم قضیه چی بود که یه مدت بود سایت انجمن بازنمی کرد..
چقد دلم واسه محیط اوایلی که انجمن میومدم تنگ شده...هممون به نحوی عوض شدیم.. آ.سلیمی، آ.درودگر،آ.معبودی،آ.کمالی،آ.اسدزاده،آ.علی بخشی...(منم عوض شدم؟!!!)
نپرسید چه تغییری که میدونم خودتونم کاملا حسش کردید ومی کنید..
بقول دوستم،کاش حافظ بیاد و یه بار دیگه ازنو بگه که این نیز بگذرد.........
این غزل جدیدمه؛اگه میشه بذاریدش واسه نقد،بسیارممنون
:
باران گرفت خاطره ام را خراب کرد
ونقش_باتوآمدنم رابرآب کرد
بی خود برای اهل زمین دلبری نکن،
می میرد آن کسی که خدا راسراب کرد
خوب است لااقل به عدالت هلاک شو
حیف ازقلم که باتوعجب انقلاب کرد..
آدم که نیستی که بگویم گمان کنم،
حوا تورابه داخل این منجلاب کرد
آری قسم به عشق اگر عاشقم مرا،
یک آسمان ستاره شبیه شهاب کرد
من داشتم به بی تو شدن فال می زدم
باران گرفت فال مراهم خراب کرد..........

سروده ی15تیر

رعنا سه‌شنبه 10 مرداد 1391 ساعت 00:38

چقد سریع!!!
ممنوووووووووووون آقای درودگر

مژگان جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 17:58

رعنای عزیزم خبرنداشتم میشه شعراتو اینجا خوند! همینطوری سرچ زدم رعنا نوری که بعدش با دیدن شعرات ذوق زده شدم. افرین رز سفیدم.هردو شعرت مث همیشه زیبابا احساس وعالی بود.مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد