انجمن ادبی فردوسی رباط کریم

پایگاه ادبی شاعران رباط کریم

انجمن ادبی فردوسی رباط کریم

پایگاه ادبی شاعران رباط کریم

قصه لوبیای سحر آمیز

قصه ی لوبیای سحرآمیز  

 

                             قصه ی عشق من فسانه ی توست   

ای نهان در ورای ابر سیاه 

 

مهربان در نمای جلوه ی ماه 

 دانه ی عشق تو بخاک دلم  

 

                              کشتم و درنگاه تو رویید  

  

من بجادوی تو کشیدم قد 

 

                          تا مشامم ترا ... ترا بویید  

 

 

چون زابر سیاه بگذشتم 

 

 دیدم آنکس که دل به او بستم  

 

 غول زشتیست درخرابه ی مرگ  

                        دیو مستیست بس مهیب و پلید      

  

        پریشان  1/1/89

التماس به خدا

ـــ  مطلبی توسط فردی به نام مسلم و به آدرس ذیل برای ما ارسال شده بود  که نتوانستم در قبال آن پاسخی ننویسم بنا بر این  اول مطلب ارسالی و سپس جوابیه را می خوانید . از این که جوابیه را عمومی ساختم پوزش می خواهم  

 

؛؛ تسلیم مطلق

بفرمان حضرت حق سبحان م الله آقا ابراهیم میرزایی

تنها راه نجات آدمیان است ؛؛   WWW.NAZARATEMARDOMI.COM


خداوندا تو را قسم به تمامی انچه هستی و ما نمی دانیم چیستی ات را -  ما را و نوع بشر را آنقدر به خود وا مگذار که چنین بلاهتی دچار شویم و که نوعی از خود را بستاییم و آنانی را که ذره ای لیاقتش را ندارند و اصلا هیچ نیستند را به درجه الوهیت برسانیم.  

آه ای خدایی که ذاتش نامتناهی است و لایزال که هر  عقلی از درک آن عاجز است - خدایی که از هیچ نطفه ای نیست و هیچ پدید آورنده ای ندارد - خدایی که از هر بدی و خبث و شر و آلایشی بری است ما را چنان رحمت کن و به چنان اندیشه ای راهنمون ساز که هرگز از کفر و بی خدایی پست تر نشویم .  

خداوندا افریدگارا اگر نه آنچنان که تورا باید شناخته ام از تو می خواهم اگر مرا به سوی خودت رهنون نیستی لااقل از کسانی قرار دهی که به تو شرک می ورزند نه کسانی که کثافتی بو گندو را که اولش نطفه و آخرش لاشه است را به جای تو بر می گزینند و به ستایشت بر می خیزند.  

خدایا مرا ببخش که چنین جسارت کرده و رو به تو از تو می خواهم  که تو بر تر از خواست منی .    

اما چه کنم که می بینم و درد می کشم از حماقت هایی در جهانی به اصطلاح مدرن و دانشمند که به نام تو _ به جای تو و یا به دروغ جایگاه تو انجام می گیرد. 

آفریدگارا  خجالت می کشم نام خود را انسان بنهم وقتی می بینم چنین افرادی خود را انسان می نامنددر حالی که انسان به عقل زنده است و بی علم و عقل گوسفند هم نیست .  

خدایا در گناهانم بیفکن - در لجن زار فسادم غوطه ور ساز اما هرگز امر خودت را بر من مشتبه مساز.