-
روح لطیف هیتلر در نقاشی های او
سهشنبه 25 آبان 1389 20:33
-
فاقد اندام
سهشنبه 25 آبان 1389 20:07
شبحی از پی من می آید سایه ای نرم به دنبال من است نه نشاطی است به جان و نه خوفی به دلم همچو ابریست ، کهن جامه ی خاکستری تیره به تن چون معمای کهن میزنم داد به آوای بلند چیستی ای شبه فاقد اندام عجول ؟ کیستی ای مجهول ؟ شبح آهسته به من می گوید: فاتح قلعه تاریخی تنهایی من روزگاری من نیز از تو می پرسیدم چیستی ای شبح فاقد...
-
اقتصاد، اجتماع، سیاست
سهشنبه 25 آبان 1389 20:04
اقتصاد، بیمار اقتصاددان، معزول برنامه، تعطیل قانون، من مدیر، خودمحور سوبسید، حذف نان، گران برق، شوم گاز، ورم بنزین، آزاد سواری، دوبله گازوئیل، سرسام حمل و نقل، چوبله همه چی به همه چی، مربوط ........... چشمها، کور گوشها، کر زبانها، لال مغزها، سنگ دستها، بسته پاها، خسته ........... مردم، دعوا متوسط، له محروم، مرحوم...
-
آرام می میرم
سهشنبه 25 آبان 1389 19:59
نمی دانم که این زخمی به مقصد می رسد یانه ولی هرشب کمی از مرهم جانم به دست یک فرشته می سپارم تا که زخمی بال او را- من ضمادی باشد از روحم وبعد آرام می گیریم ودر پایان این شب ها شبی در انتهای کوشش بیهوده ام شاید شبی آرام می گیرم ودیگر نیست در ذهنم نه توفانی نه دریایی نه حتی یک نسیمی کز پرپروانه ای باشد و دراعماق رویایم...
-
نئولائیسیسم
شنبه 22 آبان 1389 20:18
امان از عواقب دینداری در تراکم بازار دینفروشی خدایم بلاتکلیف بماند... این، بهتر احمد درفشی
-
راز خلقت
پنجشنبه 20 آبان 1389 18:15
هنر خالق هستی،تکراریست که تکراری نیست آفرینش رسمیست،ساده و از سر شوق و حقیقت شیرین،مثل ادراک نور مثل دلواپسی عمدی عاشق وقتی،که دلش میگیرد راز خلقت تنهاییست جوابش تنهایی آرزو وسوسه ی داشتن آنچه که امروز نباید باشد و مرگ... مثل تجدید لباس است برای مهمانی... پریشان
-
وقتی فرهنگسرا از انجمن شعر پول می خواهد
سهشنبه 18 آبان 1389 17:02
اوضاع غریبی است نازنین شعر را زیر بغل نهان باید کرد. چند سالیه داریم زور می زنیم و یه کلاس ادبی هنری رو بکش بکش می کشونیم تا از نفس نیفته. تو شهری به نام رباط کریم که می گن مرکز شهرستانه. اونم شهرستانی که آمارشو گرفتن ۷۰۰هزار نفر نفوس داره. میگم اوضاع عجیبیه به خاطر این که این مرکز شهرستان یه کتابخونه داره این هوا (...
-
توجه فراخوان
دوشنبه 17 آبان 1389 13:17
از شعرا و اعضای محترم انجمن خواهشمند است جهت صدور کارت عضویت انجمن شعر ۲ قطعه عکس به همراه کپی شناسنامه و شماره ملی خود را روز ۴ شنبه همراه بیاورند. با تشکر
-
قاصدک خوش خبر
دوشنبه 17 آبان 1389 13:11
چشم دیوانه من منتظر راه تو است قاصدک هان چه خبر چه گلی باز شده چه دلی عاشق نیست از خدا بی خبرم خبری هان خبری چه کسی در پس این فاصله هاست که خبر از شب تر آوردی نرگس مست و غلامی بیدار قاصدک وه - چه صدایی دارد - چه صفایی دارد مژدگانی بر باد مژدگانی به نسیم قاصدک خوش خبر است چه خیالی خواب است ؟!!!!! نوراین قاصدک ازفردا...
-
شعر کودک آفریقایی: رنگین پوست؟؟
دوشنبه 17 آبان 1389 13:10
شعر یک بچه آفریقایی !! .. کاندیدای شعر برگزیده سال 2005 شده توسط یک بچه آفریقایی نوشته شده و استدلال شگفت انگیزی داره. وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم و تو، آدم سفید وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ...
-
عبور می کنم
دوشنبه 17 آبان 1389 13:04
به تو دستمیسایم و جهان را درمییابم، به تو میاندیشم و زمان را لمسمیکنم معلق و بیانتها عریان . میوزم، میبارم، میتابم . آسمانام ستارگان و زمین، و گندمِ عطرآگینی که دانهمیبندد رقصان در جانِ سبزِ خویش . از تو عبورمیکنم چنان که تُندری از شب.ــ میدرخشم و فرومیریزم . فرید:گلهای کاغذی...
-
گلایه
جمعه 14 آبان 1389 15:49
شاد و ناشاد گلوگیر میگذرند لحظههای بیمرام. گلایه نیست، حس ملایم و مداوم بودن و شدن آوار خستهی زخمی است بر دیدگان سنگین دل. احمد درفشی
-
عشق و شبنم
جمعه 14 آبان 1389 15:46
شبنم صفحات عشق را بو می کرد در دور ستاره باز سوسو می کرد من بودم و شب بود و دو صد سرّ مگوی وان مرغ شبانه باز هوهو می کرد شبنم که به روی برگ گل می غلطید مرواریدی که در صدف می خندید در باطن او هزار چون بود و چرا در ظاهر من سرور و لبخند و امید شبنم که لطافتش نمودش مغرور از سوی قزح همان زمان شد مامور درساحل عاشقی گلی...
-
قابل توجه
سهشنبه 11 آبان 1389 17:54
دوستان علاقمندان و شعرای ارجمند به استحضار می رساند به دلیل شروع کلاس های مدرسه بزرگمهر از مهرماه جاری و تداخل این کلاس ها با جلسات انجمن خواهشمند است راس ساعت ۳۰/۱۵در جلسات حضور به هم رسانید تا راس ساعت ۳۰/۱۷نیر به نشست هایمان پایان دهیم این مساله تا زمانی که مکان جدید کلاس ها مشخص گردد تداوم یافته و به محض هماهنگی...
-
حوری آبی پوش
سهشنبه 11 آبان 1389 17:39
سیب سرخی را که آورد از بهشت حوری تنهای آبی پوش من عطر عشقی را به یادم زنده کرد باغ چشمانش دلم را بنده کرد خاطراتم را به کوه و دشت برد در سکوتی خوش به یک گلگشت برد خواند تصنیفی دگر در گوش من بند عشقش را به پاهایم تنید یک من دیگر جز این من آفرید کار ابری پردل و بارنده کرد با محبت بنده را شرمنده کرد حوری زیبای آبی پوش من...
-
حق
جمعه 7 آبان 1389 18:14
شب بود سرما،شبیخون زده بود میان اتاقی سیاه جامه تنها چنبره زده بودم و فکر می کردم به باد به سرما و به زمستان که ظالمانه پاییز را بلعیده بود . از شیر آب صدایی ناهنجار صدایی مثل لحظه ی تولد هراس برخاست صدایی که روایت از گلوی یخ زده اش می کرد. تشنگی فراموشم شد و احساسی غریب خبرم داد از یورش فوج صداهای ناشنیده! حیران و بی...
-
شعر کهن ایران - قدیمی ترین اشعار ایرانی -
چهارشنبه 5 آبان 1389 11:08
قدیمی ترین نمونه «شعر» در مملکت ایران، «گاثا» یعنی سرودهای منظومی است که در آن ها زرتشت، پیامبر ایرانی، مناجات ها و درودهای خود را در پیشگاه «اهورا - مزدا» یگانه و بزرگ ترین خدایان و خالق زمین و آسمان عرضه داشته است. این سرودها به قطعه های سه لختی (سه شعری، یا به اصطلاح امروز سه مصراعی) تقسیم شده است، و هر لخت یا شعر،...
-
اولین نشست رییس اداره ارشاد با مسئولین انجمن های ادبی رباط کریم
چهارشنبه 5 آبان 1389 10:55
اولین نشست ریاست محترم اداره ارشاد شهرستان رباط کریم با مسوولان انجمن های ادبی شهرستان روز پنجشنبه اول مهرماه برگزار شد در این نشست که با حضور اقای قلی زاده رییس اداره ارشاد و خانم قاسمی مسئول واحد توسعه سرمایه های فرهنگی شهرستان و مسئولان انجمنهای ادبی برگزار شد تصمیمات زیر اتخلذ شد: ۱- تاسیس دفتر مستقلی به نام شعر و...
-
تقدیرمحتوم
یکشنبه 2 آبان 1389 17:58
عوض می شوند نشانی چشمان من نشانی چشمان تو عاشق معشوق. این ها همه بهانه ی افتادن در عشق است و تقدیر محتوم انسان شدن ما احمددرفشی
-
کودکیمان
یکشنبه 2 آبان 1389 17:55
دیگر در تاریکی هیچ کوچهای کسی را دست بر دیوار نخواهی یافت همه سک سک کردهاند... هزاران شماره پیش احمددرفشی
-
خواب رفتنت
یکشنبه 2 آبان 1389 17:54
خواب من چشمان غمگین تو را تفسیر کرد رفتنت این خواب وحشتناک را تعبیر کرد در نگاهت انتظار،ای دو چشمت بی قرار مرگ چشمان تو را ای مهربان تسخیر کرد خانم چهاردولی
-
قهوه تلخ
چهارشنبه 28 مهر 1389 20:02
قهوه ی تلخی به کامم ریختی زهر عشقی را به جامم ریختی تشنه کام از کوی تو بگریختم بس که پختی و به خامم ریختی سلیمی(پریشان)
-
رنگ شخصیتی شما و خصوصیات اخلاقیتان را بدانید
دوشنبه 26 مهر 1389 20:57
در صورتیکه تاریخ تولد شما در: اول فروردین ماه باشد سیاه هستید. بین دوم فروردین تا ۱۱ فروردین باشد ارغوانی هستید بین ۱۲ تا ۲۱ فروردین باشد. شما سرمه ای است بین ۲۲ فروردین تا ۳۱ فروردین باشد نقره ای هستید. بین یکم اردیبهشت تا ۱۰ اردیبهشت باشد سفید هستید. بین ۱۱ اردیبهشت تا ۲۴ اردیبهشت باشد شما آبی هستید. بین ۲۵ اردیبهشت...
-
خاطرات
شنبه 24 مهر 1389 20:49
گریست، نالید، سوخت، ساخت، میگرید، مینالد، میسوزد، میسازد، دیروز، امروز، فردا، بارها درد زایش خاطراتت را رحِمِ مرحومِِ ذهنم احمددرفشی
-
دنیای نامردی
شنبه 24 مهر 1389 20:46
به لب می خندم و بر دل هزاران درد بی درمان پریشان خاطری دارم رهایم کن از این زندان نهادی بر دلم دردی که درمانش نمی دانم امید ان دارم ای جانا گذاری سر به دامانم چه بی کس ماندم و تنها در این دنیای وانفسا نگه بر اسمان دارم تو هم ازرده ای ما را چو مست افتان و خیزانم،گهی این سو،گهی ان سو بیبین سر در گریبانم، گهی این رو گهی...
-
طرح
چهارشنبه 21 مهر 1389 17:53
دلی به اندازه دریا باید داشت برای عاشقی و عشق تو که در هیچ دلی جا نمی گیرد جلالی(سافر)
-
کاریجملاتور کفگیر
چهارشنبه 21 مهر 1389 17:51
آن قدر با کفگیر سماجت ، غم ها را ته دیگ دلم هم زدی تا زبانم برایت آشی پخت با یک وجب روغن. جلالی(سافر)
-
کاریکلماتور مرگ
چهارشنبه 21 مهر 1389 17:49
بخورم زمین هوا میرم نمیدونی تا کجا میرم احمد درفشی
-
چرا ادبیات
یکشنبه 18 مهر 1389 17:48
"چرا ادبیات ؟ ادبیات زیباترین و دلنشین ترین عرصه هاست و در ان هیچ حصار و محدودیتی نیست و با فراغ بال می توان بر بال اندیشه سوار شد و تا مرز های خیال زیباترین مفاهیم انسانی را تداعی کرد .ادبیات نه تنها در کتاب ها و ذهن نویسندگان و شاعران جای دارد بلکه درس زندگی ست .درس انسانیت و چگونه زیستن و همین است که کلمات مرز...
-
آفتابگردان
یکشنبه 18 مهر 1389 17:38
من هر روز صبح رو به آفتاب قیام می کنم و پشت سر تمام آفتابگردان ها قامت می بندم و به نیت تمام ماه ها یک رکعت نفس باغچه را در وجودم جاری می سازم تا مگر از فحشای شب وتاریکی پاک......... یک لیوان آب خنک تنها چیزی است که هم کیش من آفابگردان باغچه کوچکم در هنگام خندیدن بنفشه با آن افطار می کند وتا غروب به حرمت خورشید روزه...